١. همچنان که نماز بدون حضور قلب، کم‌اثر است، روزه هم بدون حضور قلب، روشنی‌بخشی چندانی ندارد. حضور قلب یعنی توجه همواره به این که چرا از خوردن و نوشیدن امساک می‌کنیم و قرار است با این امساک، چه روحیه‌ای در ما تقویت شود (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ / باشد که پرهیزکاری کنید/ بقره:١٨٣). اگر این حضور قلب در اغلب آنات روزه‌داری همراه ما نباشد، عمدتاً رنج بُرده‌ایم و کمی اجر،‌ اما روشن‌بینی و حظ معنوی نه. پیامبر(ص) گفته‌اند: «رُبَّ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ، وَرُبَّ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَر / چه بسیار که روزه‌دار جز گرسنگی نصیبی از از روزه ندارد، و چه بسیار شب‌زنده‌داری که تنها بهره‌اش از شب‌زنده‌داری، بی‌خوابی است.»(به‌روایت نسائی و ابن‌ماجه)

٢. بیایید وقتی به خاطر کسب رضایت خدا و اجر اخروی و پروش جان، روزه‌ می‌گیریم به آنان که به هر دلیلی روزه نیستند، نگاهی از بالا و آغشته به داوری و تحقیر نداشته باشیم. بیایید گمان نکنیم هر که روزه نیست، فردی شکم‌باره، بوالهوس و بی‌مهار است.

٣. بیایید از این نگاه خودنگر و تحکم‌آمیز دست برداریم که آنان که روزه نیستند حق ندارند نزد مای روزه‌دار چیزی بخورند و بیاشامند. روزه‌داری ما نباید عامل محدودیت دیگران شود. آزادی دیگران را محدود نکنیم. کسی با خوردن و نوشیدن، به روزه‌داری من توهین نمی‌کند. جایی در قرآن یا سنت نیامده آنکه روزه نیست، حق نداشته باشد نزد روزه‌داران و یا در ملأ عام بنوشد و بخورد.

٤. کیفیت مهمتر از اعداد و کمیت است. به جای اینکه نگران رکعات و دفعات باشیم، نگران حضور قلب و تأنی باشیم. یک آیه با حضور و تأنی، بهتر از چند ختم قرآن. پیامر(ص) روزی دید که طنابی در مسجد کشیده شده. گفتند متعلق به زینب بنت جحش است که هر وقت در اثنای نماز خسته و بی‌طاقت می‌‌شود به آن تکیه می‌کند. پیامبر(ص) گفت این را باز کنید و «لِيُصَلِّ أَحدُكُمْ نَشَاطَهُ فَإِذا فَترَ فَلْيرْقُدْ/ سرحال و بانشاط نماز بخوانید، خسته که شدید استراحت کنید.»(به‌روایت بخاری و مسلم)

دو رکعت نماز تهجد با عشق و حضور، بهتر از هشت رکعت توأم با خستگی، غفلت و شتاب. دلخوش نباشیم که در ماه رمضان یک بار یا چند بار، قرآن را ختم کردیم. به فکر باشیم که با یک آیه، یک روز را سر کنیم. در مضمون یک آیه، یک روز غوطه بخوریم. در احادیث متعددی آمده که پیامبر(ص) یا اصحاب، با یک آیه شبی را صبح کرده‌اند. این سنت و رویّه، پاک فراموش‌مان شده است. 

٥. بیایید مراقب باشیم روزه‌داری ما را سخت‌گیر، طلبکار، درشت‌خوی و تُندمزاج نکند. روزه می‌گیریم که مهربان و نرم‌خو و ملایم شویم. قرار نیست حالا که روزه‌ایم و چیزی نخورده‌ایم با دیگران به تُندی و درشتی وعتاب، رفتار کنیم. «مَنْ لَمْ يَدَعْ قَوْلَ الزُّورِ وَالعَمَلَ بِهِ فَلَيْسَ لِلَّهِ حَاجَةٌ فِي أَنْ يَدَعَ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ / کسی که سخن ناروا و عمل به آن را ترک نکند، خدا هیچ نیازی به خودداری او از خوردن و آشامیدن ندارد.»(‌به‌روایت بخاری)؛ «إِذَا كَانَ يَوْمُ صَوْمِ أَحَدِكُمْ فَلاَ يَرْفُثْ وَلاَ يَصْخَبْ، فَإِنْ سَابَّهُ أَحَدٌ، أَوْ قَاتَلَهُ فَلْيَقُلْ: إِنِّي امْرُؤٌ صَائِمٌ / وقتی کسی روزه است، نه دشنام بدهد و نه فریاد بکشد؛ و اگر کسی به او دشنام داد یا به ستیز درآمد، پاسخ بدهد: من روزه‌دارم.»(‌به‌روایت بخاری)

٦. در حدیث آمده که جز نمازهای فرض، بهتر است باقی نمازها در خانه و خلوت خوانده شود «صَلُّوا أَيُّهَا الناس في بُيُوتِكُمْ فأنّ أَفْضَلَ الصَّلَاةِ صَلَاةُ الْمَرْءِ في بَيْتِهِ إلا الْمَكْتُوبَةَ / ای مردم، در خانه‌هایتان نماز بخوانید، چرا که با بهترین نماز، نماز فرد در خانه‌اش است، مگر نماز واجب»(بخاری و مسلم). نماز تراویح که البته آن هم در اصل و در عهد رسول، به جماعت نبوده است را می‌شود به دلایل استحسانی، استثنا کرد، اما اینکه نماز شب را هم در مسجد و به جماعت بخوانیم، چه دلیلی دارد؟ گوشه‌ی اتاق و خلوت خانه‌مان را هم از یاد نبریم.

٧. نماز تراویح،‌ نهایتاً استحباب دارد. فرزندان‌مان را بر ادای آن اکراه و اجبار نکنیم. بگذاریم هر کسی که می‌آید از سرِ رغبت و کشش درونی باشد.

٨. از کسی نپرسیم که روزه هستی یا نه. شاید ناگزیر به دروغ گفتن شود و ما سبب این دروغ شویم.

٩. کسی که روزه نیست، لزوماً به دلیل بی‌اعتقادی و یا بوالهوسی نیست. ممکن است بیمار، مسافر و معذور باشد. پس اگر مطلع شدیم کسی برای سحر بیدار نشده یا در روز رمضان غذا می‌خورد، حمل بر احسن کنیم و داوری منفی نداشته باشیم. اصل را بر این بگذاریم کسی که روزه نیست، معذوریت دارد. این به تقوا و حسن ظن، نزدیک‌تر است. سعید بن مسیّب(رح) گفته است یکی از یاران پیامبر(ص) به من توصیه کرد: «أَنْ ضَعْ أَمَرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ/ رفتار برادرت را به بهترین نحو، تعبیر کن»(شعب‌الایمان، بیهقی؛ الاستذکار، ابن‌عبدالبر)

١٠. وقتی کسی می‌گوید بیمارم و نمی‌‌توانم روزه بگیرم، کاسه‌ی داغ‌تر از آش نشویم که بگوییم بهانه می‌‌‌آورد و یا بیماری‌اش که چندان مهم و دشوار نیست. قرآن گفته هر که بیمار است معذور است «فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ/هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد]»(بقره:١٨٤).  نوع بیماری را مشخص نکرده است. از خدا سخت‌گیرتر نباشیم.

١١. روزه، تمرین صبر و امساک و قناعت است. نه اینکه در طول مدت روزه‌داری، به فکر تمهید سفره‌‌ی رنگین افطار باشیم و خانواده را در تنگنای بیشتر قرار دهیم. مراقب بریز و بپاش‌ها و اسراف و تبذیر باشیم. 

١٢. ‌پیامبر(ص) در ماه رمضان سخاوت بیشتری به خرج می‌داد «وَكَانَ أَجْوَدَ مَا يَكُونُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ / سخاوت‌مندی و بخشش پیامبر(ص) در ماه رمضان بیش از همه وقت بود.»(به‌روایت مسلم). انفاق و بخشندگی را در این ماه بیشتر تمرین کنیم. این سخاوت و گشاده دستی لزوماً اختصاصی به مال ندارد. می‌توانیم از توانایی‌های دیگرمان به رایگان ببخشیم. گر چه مال خیلی عزیز است و انفاق مالی بسیار مهم و اثربخش.

١٣. درست است که در حدیث آمده بوی دهان روزه‌دار را خدا دوست دارد و نزد او از بوی مشک هم خوش‌تر است «لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْيَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِيحِ الْمِسْكِ / بوی دهان روزه‌دار نزد خدا از رایحه‌ی مُشک هم خوش‌بوتر است»(به‌روایت بخاری) اما نمی‌شود از این مژده‌ی رحمانی نتیجه گرفت که نباید در طول روزه، مسواک بزنیم و یا کاری کنیم که دهان‌مان خوشبو باشد. بوی دهان روزه‌دار نزد خدا خوش‌تر است، نزد دیگر انسان‌ها که خوش نیست.

١٤. وقتی امامت نمازی را بر عهده‌ داریم تنها توان و طاقت خود را در نظر نگیریم؛ بیماران، زنان، کودکان، سالمندان و کم‌توانان را هم در نظر بگیریم و نماز را کوتاه بخوانیم. اگر نماز طولانی ما باعث شود کسی از مسجد و جماعت صرفنظر کند، مسؤولیت آن با ما خواهد بود. پیامبر(ص) وقتی خبر شد طولانی بودن قرائت یکی از اصحاب در نماز، سبب شده شخصی از جماعت و مسجد کناره بگیرد فرمود: «إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ، فَأَيُّكُمْ مَا صَلَّى بِالنَّاسِ فَلْيَتَجَوَّزْ، فَإِنَّ فِيهِمُ الضَّعِيفَ وَالكَبِيرَ وَذَا الحَاجَةِ / برخی از شما مایه‌ی نفرت و گریزانی می‌شوید. هر کسی که برای مردم امامت می‌کند، نماز را مختصر و کوتاه کند چرا که میان مردم،‌ افراد ناتوان و سالمند و گرفتار وجود دارند.»(به‌روایت بخاری)

 

١٥. در میان چند آیه‌ی مربوط به رمضان در سوره‌ی بقره، آیه‌ای را می‌بینیم که ظاهراً ربط مستقیمی به آیه‌ی قبل و بعد که ناظر به احکام روزه است ندارد: «وَإِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»(بقرة:١٨٦)؛ (و هرگاه بندگان من، از تو درباره‌ی من بپرسند، [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را -به هنگامى که مرا بخواند- اجابت مى‌کنم.)

پیام این آیه‌ی دل‌نواز بر اساس موقعیتی که در آن واقع شده این است که فرصت رمضان و روزه‌داری را برای نیایش و دعا که روح و مغز عبادت است غنیمت بشماریم و رمضان را فرصتی برای تجربه‌ی قُرب و کاستن از فاصله‌‌‌های با حضرت حق بدانیم. دعا کنیم و دعا کردن، درکوفتن است. دعا کنیم و بدانیم که دست‌های ما، تهی باز نخواهد گشت:

«إنَّ رَبَّكُمْ عَزَّ وَجَلَّ حَيِيٌّ كَرِيمٌ، يَسْتَحِي مِنْ عَبْدِهِ إِذَا رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَيْهِ أَنْ يَرُدَّهُمَا صِفْرًا / پروردگار شما پرآزرم و کریم است، از بنده‌‌ای که دست نیاز به سوی او بالا برده، شرم می‌کند که دستانش را خالی و تهی باز گرداند.»(به روایت ابوداود)